جدول جو
جدول جو

معنی ابن مماتی - جستجوی لغت در جدول جو

ابن مماتی
(اِ نُ مَمْ ما)
قاضی ابوالمکارم اسعد بن خطیر ابی سعید مهذّب. کاتب و شاعر. ناظر دواوین مصر بود و او را مصنفات بسیار است. از جمله قوانین الدواوین و آن در مصر به طبع رسیده و دیگر فاشوش فی احکام قراقوش و کتاب کلیله و دمنه و سیرت سلطان صلاح الدین را بنظم کرده است. وفات او در حلب به سال 606 هجری قمری بوده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ)
علی بن عبدالرحمن. محدث است. محدثان در فرهنگ اسلامی به عنوان حافظان میراث نبوی شناخته می شوند. آن ها با تلاش خستگی ناپذیر، هزاران حدیث را به صورت شفاهی یا مکتوب گردآوری و ثبت کردند. یکی از افتخارات تمدن اسلامی، وجود محدثانی است که در بررسی اسناد و راویان، به دقتی علمی دست یافتند که در هیچ تمدن دیگری یافت نمی شود. به واسطه محدثان، تاریخ شفاهی اسلام تبدیل به مجموعه ای دقیق و قابل اتکا شد.
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ جَ)
ابوبکر. کتابی در تاریخ طبیعی طبی از او در کتاب خانه پاریس موجود است موسوم به خواص الاشیاء یا فرحنامۀ جمالی. (لکلرک)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ ؟)
شاعری از مردم مالقۀ اندلس. وفات او به سال 739 هجری قمری بوده است. و از او ازجالی برجای است
لغت نامه دهخدا